انتظار ما برای نی نی دار شدن  انتظار ما برای نی نی دار شدن ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
یکی شدن ما دو تا یکی شدن ما دو تا ، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

روزهای انتظار

الهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی شکر

خدایا شکرررررررت ... دوست خوبم شبنم جان، وبلاگ " در آغوش نخواهم فشردت " مامان شد ! خدایا .... کاری کن امسال خبر مامان شدن تک تک دوستان وبلاگی منتظرم رو بشنوم ..... انشالله ... از این به بعد کنار اسم دوستای خوب وبلاگی که مامان می شن یه ستاره میذارم . به این امید که انشالله هرچه زودتر همه ستاره دار شن ... آمین     ...
26 فروردين 1393

عید امسال !

سلام به همه ی دوستای خوبم . دلم براتون تنگ شده بود عید تموم شد و دوباره همه جی مثل قبل شد .. این مدت از صبح تا شب همسری خونه بود و من یه کم بدعادت شده بودم ... اما الان دیگه بیشتر روزا شب میاد و فقط شام می خوریم و می خوابیم ! البته به خاظر کلاسهای دانشگاهش که معمولا تا 9 شب هست . تا روز 11 فروردین هیچ سفری نرفتیم و همش در حال عید دیدنی رفتن بودیم ..... و خب یه روزم مهمون برامون اومد . اما 11 اسفند با پدر و مادر و خواهرم اینا راهی طبس شدیم . پدر شوهر خواهرم توی طبس یه خونه دارن که به خاطر کارشون از طرف دولت بهشون داده شده و دو سه هفته میرن اونجا و باز برمیگردن مشهد . و یه خونه ی دیگه هم تو طبس دارن که خودشون اجاره کردن . ما و ماما...
19 فروردين 1393

روزهای آخر سال و امید به شروعی دوباره در سال جدید

سلام به همه ی دوستان خوب و نازنینم . من مثلا قرار بود تا سال جدید پست نذارم ........... ولی دلم نیومد که اینجا نیام و دوباره تبریک نگم و براتون آرزوهای قشنگ قشنگ نکنم ولی قبلش میخوام از این روزا بگم که حسابی همه چی در هم و برهم شده قرار بود فردا با خانواده همسری و اقوامشون راهی کیش بشیم .. اما به دلایل مختلف مامان و بابای همسری منصرف شدن و بلیط ها رو پس گرفتن .... فعلا هم نمیدونیم عید قرار هست جایی بریم یا نه ! شاید دوم یا سوم عید راه بیفتیم و به قول معروف بریم، یه وری مثل همه ی کسانی که این روزا در گیر کارای عید هستن منم مشغولم و هنوزم خونه م حسابی به هم ریخته اس و تا جمع بشه کلی مونده .... و بعضی از خریدهای عید هم مونده برا...
25 اسفند 1392

عنوان ندارد !

دوستای گلم نمی خوام اینجا چیزی بگم که حالتون رو خراب کنم یا ناراحتتون کنم ..قرار بود دیگه تا سال جدید پست نذارم ... ولی امروز یه چیزی دیدم که حسابی دلم رو لرزوند و باعث شد قدر نعماتی رو که خدا بهم داده بیشتر بدونم از جمله سلامتی ... یه مادر 37 ساله که با سرطان سینه دست و پنجه نرم میکرد 8 روز پیش (11اسفند92) از دنیا رفت .... من نمی شناختمش اما همینقدر میدونم که می خواست با بیماریش مبارزه کنه به خاطر دختر 11 ساله ش و پسرش که الان 16 ماهه است و البته همسرش که به تازگی برادرش رو به خاطر همین سرطان از دست داده بود . خواستم بگم که شما با دلای پاکتون دعا کنید که خدا روحش رو قرین رحمت خودش قرار بده و به خانواده ش و همسر و فرزندش صبر عنایت کنه ...
19 اسفند 1392

.... سر اومد زمستون ....

این روزا کمتر فرصت میشه بیام سراغ وبلاگ . اما دلم برای همتون خیلی تنگ شده بود .... اینجا دلهای پاکی هستن که همشون از روی مهربونی و بدون چشمداشت به آدم محبت می کنن یا براش دعا می کنن . این اینقدر حس خوبی به آدم میده که نمیتونه از اینجا دل بکنه .... دوستانی اینجا پیدا میکنیم که گرچه تو دنیای مجازی اند ولی به حق ، حقیقی تر از دوستان خود آدم هستن و دلسوز تر و وفادارتر . توی وبلاگ دوست خوبمون سکوت عزیز این بار نوبت من شده که دوستای گلم با نیتهای پاکشون قرآن دست بگیرن و برای برآورده شدن حاجت دل من ، قرآن بخونن .............. امیدوارم لایق این هدیه ی باارزش باشم و دست تک تکشون رو هم می بوسم ... انشالله خدا حاجت اونها رو زودتر از من بده . الهی...
15 اسفند 1392

توجه توجه !

دوستای گلم وبلاگ دوست عزیزمون "نامه های عاشقانه یک زن که مادر نبود" (سکوت عزیز) http://manooononini.blogfa.com/ ختم جمعی قرآن دارن برای برآورده شدن حاجت دوستای وبلاگی که منتظر نی نی هستن . اگه دوست دارین می تونین شرکت کنین . به نوبت اسمتون رو می نویسن که براتون ختم قرآن هم گرفته بشه . مرسی از نگاه قشنگتون
29 بهمن 1392

خبر قابل به عرضی نیست !

این بار پری سر موقع خودش اومد . درست بعد از 28 روز که می شد 22 بهمن .. خوشبختانه دیگه زیاد سرکارم نگذاشت مثل ماههای قبل ... فکر می کنم بدنم دوباره برگشته به همون سیکل عادی 28 روزه . خدا رو شکر .. چون بایت عقب افتادن پری هام نگران بودم .. این روزا دیگه زیاد به نی نی فکر نمی کنم .. دور و بر خودم رو با چیزای دیگه شلوغ کردم و این باعث شده موضوع بچه کمتر ذهنم رو به خودش مشغول کنه    مامانم برای اولین بار نشسته یه شلوار پیش بندی بافته با یک کلاه ، برای بچه ی نیومده ی ما ! قبل از اینکه تمومش کنه می گفت تا وقتی این تموم بشه شما هم باید بچه دار شین وگرنه میدمش به یکی دیگه !! خب اون بنده خدا که از چیزی خبر نداره ! این حرفا کم...
26 بهمن 1392

بی بی چک منفی

توی اون کتابی که گفتم انواع و اقسام دعاها رو داره ، یکی از کارهایی که برای باردارشدن نوشته بود این بود که 40 روز،بین نماز نافله ی صبح و نماز صبح ، 41 بار سوره ی حمد خونده بشه . منم نیت کردم که این کار رو انجام بدم و از اولین روز بعد از تموم شدن پری تو دی ماه ، شروع کردم .تا همین چهارشنبه که شد 15 روز هر روز صبح بیدار میشدم و تمام تلاشم رو می کردم که یه وقت خواب نمونم . اما روز پنج شنبه که می شد روز شونزدهم ، به خاطر اینکه شب خیلی دیر خوابیده بودم صبح خواب موندم . وقتی بیدار شدم دیدم ساعت 6:45 هست و یک ربع پیش نماز صبح قضا شده .... خیلی حس بدی پیدا کردم .آخه می گن اگه قرار نباشه حاجتت برآورده شه ، موفق نمیشی که اون کاری رو که برای ادای حاجت د...
19 بهمن 1392
22267 0 22 ادامه مطلب

این روزا

مشهد، اینقدر هوا سرد شده که حد ندارههههههه .. تو خونه هم می لرزیمممممممم چند روز پیش بالاخره اولین برف زمستونی واسه ما هم بارید البته تو پاییز یه برف کوچولو اومد ولی رو زمین ننشست .. و این تقریبا شد اولین برف قرار بود همسری فردا بره آزمایش بده .. برای اینکه خودمون از وضعیتش مطلع بشیم و ببینیم بعد از یک ماه قرصها تاثیری کرده یا نه . و بعد اگه تاثیری نکرده بود درمان با قرصهای گیاهی و جلبکی رو شروع کنه و یه سری درمانهای طب سنتی اما با این سردی هوا احتمالا تنبلی می کنه و نمیره آزمایش بده من این روزا یه حس عجیبی دارم . همش فکر می کنم نی نی اومده تو دلم .. اما جرات ندارم بی بی چک بذارم . اگه بخوام تا موعد پری صبر کنم یه ده روزی مونده ...
15 بهمن 1392