انتظار ما برای نی نی دار شدن  انتظار ما برای نی نی دار شدن ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره
یکی شدن ما دو تا یکی شدن ما دو تا ، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

روزهای انتظار

روزهایی از جنس انتظار و امید

1394/6/5 13:08
نویسنده : منتظر لطف خدا
3,446 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزای دلم 

ببخشید که منتظرتون گذاشتم ... دیگه چه میشه کرد زندگیه .. هزار جور مشغله برای ادم درست میکنه 

دوستای خوبم ، من همونطور که می دونید 17 مرداد ، آمپول هامو شروع کردم و روز 28 مرداد عمل پانکچر ( تخمک کشی ) داشتم.

عمل سختی نبود . 10 دقیقه بیهوشی داشت اونطوری که می گفتن و درد زیادی بعدش نداشتم خدا رو شکر 

فقط کمی خونریزی و شب اول کمی درد زیر دل اما همه ی کارهامو میکردم و راه میرفتم و خم میشدم و اصلا برام مسیله ای نبود . روز دوم خونریزیم قطع شد ولی گردن درد داشتم که ظاهرا مربوط به همون پانکچر بود و روز سوم کمر درد 

اما از روز بعدش خوب شدم 

فقط چیزی که بود این ماه 11 روز ، زودتر پری اومد سراغم که تا حالا سابقه نداشت و به خاطر همون عمل بود و می گفتن طبیعیه 

اما خب برای ما گفتن حدود سه ماه دیگه انتقال میدن . دلیلش رو دقیقا نگفتن چیه .. اما تا جایی که من میدونم روال کاری مرکز نوین همین هست و برای اکثر افراد جنین فریز سه ماهه انتقال میدن 

می گفتن بستگی به کیفیت جنین ها و ضخامت اندومتر داره 

من به همراه دو تا خانم دیگه تو یه اتاق بستری بودیم که برای یکی از ما سه نفر ، قرار شد جنین سه روزه انتقال بدن ... که البته اون خانم ترکمن بود و از گزگان اومده بود و تنبلی تخمدان داشت و 40 ساله بود 

خانم بعدی 36 ساله بود و یه دختر 6 ساله داشت و به خاطر کیست تخمدان و بسته بودن لوله ها ، بعد از سه سال اقدام و باردار نشدنش برای بچه دوم مجبور به ای وی اف شده بود . که اونم مثل من قرار شد سه ماه دیگه انتقال بده 

هفته ی بعد از اینکه پانکچر شدم رفتیم که ببینیم وضعیت جنین ها چطوره 

که بهمون گفتن دو بسته جنین فریز داریم یعنی دو بار می تونیم انتقال بدیم ... تعداد جنین ها رو نگفتن و گفتن موقع انتقال بهتون میگن !

300 هزار تومن برای نگهداری جنین ها گرفتن و بهمون کارت فریز جنین دادن که سال به سال با دادن مبلغی تمدید میشه . 

اون خانم 36 ساله هم یک بسته جنین فریز داشت 

و برای 30 شهریور بهم نوبت دادن که برم ویزیت شم و دارو برام بنویسن .. که احتمالا تا دو ماه باید داروها رو مصرف کنم و بعدش احتمالا برام نوبت انتقال میذارن .. یعنی شاید اواخر آبان یا اوایل آذر .... فعلا هم تا 30 شهریور هیچ داروی خاصی ندارم ... 

خلاصه که فعلا من مامان چند تا فرشته ی یخی هستم ! دعا کنین این فرشته ها یه روزی تو دلم جون بگیرن 

ممنونم از همتون که به یادم بودین و هستین و بهم سر می زنین . امیدوارم اونایی که منتظر نی نی هستن هرچه زودتر دامنشون سبز شه و اونایی هم که نی نی دارن خدا براشون حفظ کنه ان شاالله 

دوستون دارم . در اولین فرصت به خونه های تک تکتون سر میزنم دوستای گلم بوس

 

 

پسندها (4)

نظرات (13)

مامان و بابایی دخمل بلا
5 شهریور 94 13:17
سلام مامانی مهربون و گل فرشته کوچولوها عزیز دلم از ته دلم برات آرزوی خیرترینها رو دارم ... توکل بر خدا کن ... انشاالله با خبرهای خوب خوب دوباره بیای پیشمون و به زودی فرشته کوچولوهای نازت به قول خودت توی دلت جون بگیرن ... الهی آمین ... دوستت دارم و میبوسمت ...
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام عزیزم . ممنونم بایت لطف و محبتت دوستم . با دعای شما دوستای گل ، ان شالله
مامی
5 شهریور 94 13:52
نگران نباش گلم دیر یا زود مامان میشی خوشحال باش که هنوزم امید داری به منم سر بزن خوشحال میشم
منتظر لطف خدا
پاسخ
ممنون عزیزم . امید اگه نباشه که ادم هیچی نداره .. . همین امید ادم رو نگه میداره خدا هیچ کس رو ناامید نکنه حتما سر میزنم عزیزم . ممنون
مامان باران
5 شهریور 94 13:53
سلام دوست گلم قطعا خدا بهتون فرشته های مهربونش و هدیه میکنه شکی نیست یکی زود یکی کمی دیرتر همین که بهش امید داری قشنگه منم براتون از دخملم میخوام دعا کنه که یکی به مهربونی خودش از خدا براتون قول بگیره
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام عزیزم ای جانم چی از این بهتر ... خدا دعاهای کوچولو ها رو خیلی زودتر میشنوه ممنونم از محبتت
ستاره
5 شهریور 94 14:43
سلام عزیز دلم .. الهی من فدای اون فرشته های یخی بشم که به زودی زود میان تو دل مامانیشون و انشاالله تو دل مامانیشون بزرگ میشن و بعدش میان تو آغوش مامانی مهربونشون .. انشاالله .. من شنیده بودم عمل پانکچر بدون بیهوشی و سخت هست خدا رو شکر که باز بیهوشی داشتی عزیزم ولی ناراحت شدم بابت دردهای بعدی که داشتی .. انشاالله که خدا نتیجه این همه صبر رو به زودی زود بهت میده عزیزم .. انشاالله که تا قبل عمل انتقال نی نی خودش میاد تو دلت و دیگه نیازی به عمل پیدا نمیکنی .. منظورم اینه که طبیعی باردار میشی عزیزم .. هیچ نیرو و قدرتی بالاتر از نیروی خداوند نیست .. انشاالله که همه چی با خوبی و خوشی انجام میشه مامانی مهربون .. خیلی مراقب خودت باش عزیزم .. استرس هم اصلا نداشته باش .. فقط توکلت به خدا باشه که میدونم هست این و از صبری که داری معلومه عزیزم .. موفق باشی گلم ..
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام ستاره جون . مرسی که همیشه با نظرای مثبت و خوبت دلگرمم میکنی دوست با مرام و با معرفت و ممنونم از دعای قشنگت . ان شالله تو هم به سلامتی و دل خوش بار شیشه ت رو زمین بذاری و همیشه زیر سایه ی پدر و مادر خوبش باشه نی نی ت
الی
7 شهریور 94 8:48
ایشالا که نی نی های گلت تودلت جون میگیرن و تا نه ماه موندگار میشن
منتظر لطف خدا
پاسخ
ممنون عزیزم از دعات . ان شالله
مریم
7 شهریور 94 10:05
سلام عزیزم خداروشکر که این مراحل به خوبی پیش رفت. منم توی نوین آی وی اف شدم تحت نظر دکتر اسکوئیان. منم یک بسته جنین فریز دارم ولی قبلش دکترم میخواد برام عمل هیسترو سکوپی انجام بده چون دوبار جنین برام گذاشتن ولی نگرفته. شاید اواخر شهریور ماه بیام مشهد برای ادامه درمانم. برای شما هزینه های عمل چقدر شد؟ برای فریز از ما 400 تومن گرفتن و هزینه های عمل سه میلیون شد.
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام دوستم . ممنونم . ان شالله هرچه زودتر نتیجه بگیری و انتظارت تموم شه .. من هزینه ی عملم شد 2500 و هزینه ی فریز جنین شد 300 من زیر نظر دکتر مهناز منصوری بودم . میگن هزینه ش عملش کمتر درمیاد . مرکز نوین هم مال خود دکتر منصوریه اینطوری که شنیدم
مژگان
7 شهریور 94 10:55
ان شاالله به سلامتی این مراحل رو طی کنی و به زودی دامنت سبز بشه و بیای اینجا از خاطرات شیرین دوران بارداریت بنویسی
منتظر لطف خدا
پاسخ
مرسی عزیزم . ممنونم .
زهرا
8 شهریور 94 7:44
سلام عزیزم. ان شا الله که جواب بگیری. گلم پیغام های من به دستت نمی رسه؟ جواب نظراتم را ندادی؟
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام عزیزم . مرسی از محبتت نمیدونم دقیقا کدوم نظر رو میگی عزیزم . اما من به همه ی نظراتی که به دستم میرسه جواب میدم اگر برای این پست نظر گذاشته بودی که الان تازه دارم نظرات رو میخونم.ببخشید که گاهی دیر جواب میدم
شهرزاد
14 شهریور 94 13:24
يه چيزي ميگم بهم نخنديد! شما هم مثل من دلتون براي فرشته هاي يخيتون تنگ ميشه؟؟ بچه هاي من توي بيمارستان رضويند. هرچند وقت يه بار ميرم اونطرفا شايد دلتنگيم برطرف بشه. ديونه شدم انگار
منتظر لطف خدا
پاسخ
نه عزیزم چرا بخندم . این نمونه ی بارز همون عشق مادریه که ناب ترین عشقه یکی از دوستان من هرروز برای جنین های فریز شده ش ، حدیث کسا میخوند این چیزا اصلا دیوونگی نیست . منم گاهی بهشون فکر میکنم ... حتی نمیدونم دقیقا چند تا هستن و چندتاشون دخترن یا پسر !! منم تصمیم گرفتم بشینم و براشون دعا بخونم تا زمان انتقال ان شالله
مریم
19 شهریور 94 10:38
سلام منم یه چندماهیه تو نوین تحت درمانم.این ماه هم آمپول زدم ببیتم چی میشه
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام عزیزم. ان شالله انتظار شما هم هرچه زودتر به پایان برسه و خدا دلت رو با اومدن یه نی نی خوشگل و سالم ، شاد کنه . برای منم دعا کن
هانيه
22 شهریور 94 11:36
سلام دوست عزيز من براى اولين بار و ب طور اتفاقى وارد وب شما شدم و اولىن مطلبى ک خوندم مطلبى ک موقع استفاده از بى بى چک گذاشته بوديد پاىىن نوشته تاريخش براى س 92بود اگه اشتباه نکنم يجوارى منم الان تو همىن شراىط هستم و موقعى ک داشتم نوشته رو ميخوووندم تو تک تک کلمه هاى شما انتظار و استرس و احساس مىکردم چىزى ک الان خوودمم دارم منم الان دوماه ک اقدام کردم براى باردارى و ديروز از بى بى چک استفاده کردم و منفى بود اىن انتظار واقععاااا سخته چون بنظر من ى چيزى ته دل ادم مىترسه از اىنکه شاىد اصلا نشه شايد ى مشکلى باشه و هزار جووور فکز و خيال ديگه من و همسرم بى صبرانه در انتظاريم و اىن دوبارى ک بى بى چک منفى شد همسر منم مىگفت شاىد اشتباه شده شايدهمه مردا اينطورين دنبال ى روزنه اوميد مىگردن تا ب همسرشون اومىد بدن اىن دوماهه پريودى منم خىلى تغىىر کرده ماه اول 15روز عقب افتاد و اىن ماه فعلااا ک 5روزه و هنوز پرىود نشدم دکترم ماه پيشگفت اگه ماه بعد هم تاخير بىشتر از 10روز بود براى چکاب بيا و من درمورد اىنم باز نگرانم الانم نمىدونم چرا اىنارو ب شما گفتم منى ک حتى اسمتونم نمىدونم اما با اىنکه نمىشناسمت اما احساس خوبى بهت دارم .و اماتارىخ نوشترو خودم دونبال تارىخ امسال بودم ک ببىنم نى نىت چ شکلى شده و چ احساسى دارى بعد از انتظار اما ....اين پست و خوندم عزيزم من واقعااا احساستو درک مىکنم از جنبه انتظار اما شاىد خىلىاى دىگش و درک نکنم چون بنظر من ادم زمانى مىتونه ادعا کنه ک ىنفرو د کاملاا درک مىکنه ک دقىقااا مو ب مو تو شراىط اون باشه .اما اومىدوارم هرچه زودتر تو اىن وب عکس ى نى نى کوچولو با عنوان انتظار تمام شد باشه و من واقعااا و از ته قلبم برات دعا مىکنم توام براى من دعا کن اسم من هانيه هستش و 20سالمه ب اوميد اىنکه همه ى دخترا حس قشنگ مادر بودن و تجربه کنن .قبل رفتن مىخوام ى چىزى و تجربه اب از زندگىم بهت بگم من و همسرم قصد داشتىم تو اربعىن سال 92برىم کربلا همه کارامونم ردىف بود بجز ى نامه ک باىد از سر کار همسرم سفر مارو اوکى مىداد ما منتظر اىن نامه بودىم خىىىلى زىاد انقدر ک همه اوناى ک با همسرم درخواست داده بودن نامه هاشون اومد اما واسه ما نه ومن خىلى ناراحت بودم ک چرا نامه ما نمىاد و اىن انتظار ماه ها طول کشىدو همسرمن همچنان پىگىر بود و بعدها هم نامه پىدا نشد و ما دوباره درخواست دادىم ودر نهايت بجاى اربعىن 92ما اسفند همون سال رفتىم و وقتى برگشتىم رفتىم سر خونه زندگىمون و دقىقا سال تحوىل93 تو خونه خودمون بودىم و اون موقع بود ک من حکمت خدارو واسه گم شدن اون نامه فهمىدم ک خدا انگار مىخواست همه کارامونو درست کنه اابته بعد کربلا مشهدهم قسمتمون شد و خلاصه وارد زندگى جدىدى شدم .اىنو گفتم ک مطمىن باشى هىچ کار خدا بى حکت نىست و انتظار اگر صلاح خدا باشه ب پاىان مىرسه .خدافظ دوست من
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام . ممنونم دوست عزیز و مهربونم که از تجربه ی خودت برام نوشتی . امیدوارم به حق صاحب این شب و روزها خدا هرچه زودتر بهت یه نی نی سالم و صالح بده و انتظارت به پایان برسه با خوندن نوشته هات حس خیلی خوبی پیدا کردم . یقینا هیچ کار خدا بی حکمت نیست و ادم باید باور داشته باشه که هرزمان خدا بخواد بهترین وقته . ممنونم از محبتت
نسترن
26 شهریور 94 10:59
سلام عزیزم منم مثل خودت یه مامان منتظرم میشه تبادل لینک کنیم
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام خانومی . ان شالله انتظار شما ، من و همه ی منتظرهای نی نی هرچه زودتر به پایان برسه حتما لینکتون می کنم عزیزم . ممنون
ستاره
28 شهریور 94 20:05
سلاااام عزیزم .. انشاالله که به حق این روز های عزیزی که در پیش داریم همه کارهات به خوبی و خوشی پیش بره و هر چی خیر هست برات اتفاق بیفته .. مواظب خودت باش
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام ستاره جونم . ممنونم از لطفت . ان شالله با دعای شما دوست عزیزم .