انتظار ما برای نی نی دار شدن  انتظار ما برای نی نی دار شدن ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره
یکی شدن ما دو تا یکی شدن ما دو تا ، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

روزهای انتظار

شروع روزهای درمان

وقتی همسری رفت دکتر ،‌دکتر بعد از معاینه گفته بود که واریکوسل گرید ٢ داری . ( یعنی از دو سال و نیم قبلش که گرید ١ بود ،‌ پیشرفت کرده بود و شده بود ٢) و متاسفانه چون دکتر قبلی اطلاعات لازم رو به ما نداده بود این وضعیت برای همسری پیش اومده بود... دکتر گفته بود اول باید آزمایش تست اسپرم بدی تا مشخص بشه واریکوسل روی اسپرم ها تاثیر منفی گذاشته یا نه و اگر اینطور بود باید عمل بشی . روز یکشنبه ٢٠ مرداد ٩٢ ،‌همسری برای اولین بار آزمایش تست اسپرم داد و سه شنبه آزمایش رو برد که به دکتر نشون بده .. دکتر هم بعد از دیدن آزمایش گفته بود که اسپرموگرام ت شدیدا مختل هست و حتما باید عمل بشی . چیزی که توی آزمایش به نام smi شناخته می شه و...
21 دی 1392

داستان از اینجا شروع شد

اواخر تیرماه 92 بود . چند روزی مونده بود که آخرین ترم دوره ی کارشناسی م که به صورت فشرده توی تابستون برگزار می شد،شروع بشه . با اینکه همیشه از این می ترسیدم که توی دوران درس و دانشگاه بخوام بارداری رو بگذرونم اما دیگه تحمل اینکه صبر کنیم رو نداشتم . سه سال صبر کرده بودم .... به دلایل مختلف . اما اون موقع با تموم وجودم حس می کردم که دلم میخواد یه بچه داشته باشم . از مدتها پیش ، شاید از یک سال قبلش تصمیم گرفته بودم که توی اون زمان ، این موضوع رو با همسرم مطرح کنم . یعنی میشه گفت تصمیمم یه تصمیم آنی نبود . اما همسری از هیچی خبر نداشت . وقتی بهش گفتم که تو سرم چی میگذره اینقدر خوشحال شد که اشک شوق دوید تو چشماش ... با اینکه خیلی بچه دوست ب...
18 دی 1392

من هنوز یک زنم . نه یک مادر !

من هنوز یه زنم . نه یه مادر زنی که هرماه بی صبرانه منتظر معجزه اس ... آره ،‌معجزه ...آخه طبیعی باردار شدنش به گفته ی دکترها می تونه یک معجزه باشه ! من هنوز یه زنم،نه یه مادر زنی که بی قرار در آغوش کشیدن نوزادیه که از وجود خودش باشه . زنی که آرزو داره لذت شیر دادن به نوزادش رو احساس کنه و دلش میخواد برای فرزندش بهترین مادر دنیا باشه من هنوز یه زنم ،‌نه یه مادر زنی که منتظر لطف خداست . خدایی که از همه بهش نزدیکتره .. خدایی که درد دلش رو میشنوه و بی قراری هاش رو می بینه ... خدایی که بزرگه ... خدایی که بهتر از هرکس صلاحش رو می دونه . خدایی که هیچوقت تنهاش نمی ذاره من هنوز یه زنم،نه یه مادر !   ...
18 دی 1392