خبر قابل به عرضی نیست !
خبر قابل به عرضی نیست ! این بار پری سر موقع خودش اومد . درست بعد از 28 روز که می شد 22 بهمن ..
خوشبختانه دیگه زیاد سرکارم نگذاشت مثل ماههای قبل ...
فکر می کنم بدنم دوباره برگشته به همون سیکل عادی 28 روزه . خدا رو شکر .. چون بایت عقب افتادن پری هام نگران بودم ..
این روزا دیگه زیاد به نی نی فکر نمی کنم .. دور و بر خودم رو با چیزای دیگه شلوغ کردم و این باعث شده موضوع بچه کمتر ذهنم رو به خودش مشغول کنه
مامانم برای اولین بار نشسته یه شلوار پیش بندی بافته با یک کلاه ، برای بچه ی نیومده ی ما !
قبل از اینکه تمومش کنه می گفت تا وقتی این تموم بشه شما هم باید بچه دار شین وگرنه میدمش به یکی دیگه !!
خب اون بنده خدا که از چیزی خبر نداره !
این حرفا کمی ناراحتم می کنه ولی سعی می کنم به روی خودم نیارم .. مثلا چند وقت پیش مامانم می گفت بهترین سن برای بچه دار شدن تا قبل از 25 سالگیه . می گفت اینو دکتر گفته
گفتم : ولی من چند ماه دیگه 25 سالم تموم میشه . پس دیگه فرصتی ندارم !
گفت : چه زود 25 ساله شدی ! پس پیر شدی دیگه !! باید زودتر بچه بیاری و ......
کلی حرف دیگه !
یا مثلا چند وقت پیش مامان بزرگ همسری بهم گفت : تو که الان درست تموم شده .. صبحها تو خونه چکار میکنی ؟
گفتم : هیچی
گفت : چرا بچه نمیاری که وقتت با بچه بگذره !!
انگار بچه قراره بیاد که ماها بیکار نباشیم و یه جوری سرگرم بشیم !
خواهرم تصمیم داره یه بچه ی دیگه هم بیاره . بچه ی اولش 4 سال و 4 ماهشه الان . از جریان ما هم خبر داره .بهش می گم خب چرا اقدام نمی کنی ؟
میگه می خوام اول تو بچه بیاری بعد من !
میگم : چرا ؟
میگه : آخه نمی خوام وقتی من بچه دار میشم همه به تو بگن که خواهرت یکی دیگه هم آورد ، تو چرا هنوز بچه نداری !
بهش گفتم من دیگه اهمیتی به این حرفا نمیدم ! یه گوشم دره و یکیش دروازه .. اصلا بذار همه بفهمن ما مشکل داریم . اینجوری یه مدت حرف میزنن و ما میشیم سوژه شون . بعدم دست از سرمون برمیدارن و دیگه بچه بچه نمی کنن !
هرچند تازه اون موقع سرزنش ها شروع میشه و می گن : شما سه سال به میل خودتون بچه نخواستین . حالا بایدم اینجوری بشه .. میخواستین از همون اول به فکر بیفتین !!!
کاش ما آدما می تونستیم فقط برای خودمون زندگی کنیم. کاش می شد سرمون تو زندگی بقیه نباشه و پچ پچ نکنیم در مورد زندگی هم ... کاش از دست نگاههای کنجکاو دیگران در امان بودیم !که هر مهمونی میریم اول به شکممون نگاه نکنن !!!
نمیدونم این بی فرهنگی ها کی از فرهنگ ما ایرانیا میره بیرون .. امیدوارم تا اون روز زنده باشم !
انشالله شما وقتی که نی نی رو خواستی زودی بیاد تو دلت . 
من که جدیدا هروقت میخوام برم مهمونی کلی دعا میکنم و صدقه میدم که کسی چیزی بهم نگه خدا رو شکر اثرم داشته، چون واقعا اگه اعصابم به هم بریزه سر همسری خالی میکنم، اما اون گناه داره چون مشکل ازونه اگه چیزی بهش بگم همش خودشو سرزنش میکنه.. برای همین باید همش بریزم تو خودم.
دیگران همیشه یه سوزه دارن واسه گیر دادن به بقیه
خودتو ناراحت نکن
