نیمه ی تابستان و روزهای مردادی ما
سلام دوستای گلم
عید همگیتون مبارک با تاخیر زیاد !! و امیدوارم که طاعات و عبادات همگی مورد قبول حق قرار گرفته باشه .. تو این شب و روزهای مبارک هروقت میخواستم برای پایان گرفتن انتظار خودم دعا کنم به یاد همه ی منتظرای دیگه هم بودم و دعا می کردم خدا هرچه زودتر به همه شون نی نی یا نی نی های سالم و صالح عطا کنه . از همه ی دوستای خوبی که به یاد من هم بودن و برام دعا کردن واقعا ممنونم . انشالله همه تون حاجت روا شین ...
خبری در مورد نی نی نیست اما اتفاقی که این مدت باعث شد من یه ذره سرم بند باشه و کمتر به موضوع بچه فکر کنم ، این بود که به لطف خدا و کمک پدر و مادر همسری یه خونه ی خوب خریدیم و الان هم دلیل کمتر اومدن های من ، کارهایی هست که مربوط به خونه میشه تا بتونیم اونجا رو هرچه سریع تر برای زندگیمون آماده کنیم.
این روزایی که گذشت روزای خوبی بود . همه ش تولد بازی داشتیم ..
25 تیر تولد داداش دومی همسری ، 4 مرداد تولد همسری ( که همون شب هم خونه رو قولنامه کردیم )، 5 مرداد سالگرد عروسی مون ، 8 مرداد تولد مامانم ، 9 مرداد تولد داداش سومی همسری و 29 مرداد هم البته تولد مامان همسریه که هنوز مونده !!!
برای همسری یه بار تو خونه ی مادرشوهرم تولد گرفتیم و یه بارم تو خونه ی مامانم .
دیگه جونم براتون بگه ، چهارشنبه ی هفته ی آینده ، آمپول های همسری تموم میشه و انشاالله پنج شنبه آزمایش میده ، تا ببینیم آمپولها و شربتی که توی دو ماه گذشته استفاده کرده ، تاثیری روی اسپرم ها گذاشته یا نه .. و بعدش هم که وقت دکتر باید بگیره و بره تا ببینیم این بار دکتر چی میگه ... انشالله که خیر باشه و آمپولها تاثیر گذاشته باشه .
ببخشید که این روزها خیلی کم وقت خالی پیدا می کنم تا پیشتون بیام . آماده کردن خونه هنوز خیلی کااااار داره ... و بعدشم که اسباب کشی و خرید بعضی از وسایل و ...
ولی به باد همتون هستم و از خدای بزرگ میخوام که انتظار همه ی دوستای گلم هرچه زودتر به پایان برسه و مامان بشن انشاالله ...
شما هم برای من دعا کنید . ممنونم
دوستون دارم