انتظار ما برای نی نی دار شدن  انتظار ما برای نی نی دار شدن ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه سن داره
یکی شدن ما دو تا یکی شدن ما دو تا ، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

روزهای انتظار

روزهای آخر سال و امید به شروعی دوباره در سال جدید

1392/12/25 10:29
نویسنده : منتظر لطف خدا
2,876 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه ی دوستان خوب و نازنینم .

من مثلا قرار بود تا سال جدید پست نذارم ........... نیشخند ولی دلم نیومد که اینجا نیام و دوباره تبریک نگم و براتون آرزوهای قشنگ قشنگ نکنم قلب

ولی قبلش میخوام از این روزا بگم که حسابی همه چی در هم و برهم شده

قرار بود فردا با خانواده همسری و اقوامشون راهی کیش بشیم .. اما به دلایل مختلف مامان و بابای همسری منصرف شدن و بلیط ها رو پس گرفتن .... فعلا هم نمیدونیم عید قرار هست جایی بریم یا نه ! شاید دوم یا سوم عید راه بیفتیم و به قول معروف بریم، یه وری نیشخند

مثل همه ی کسانی که این روزا در گیر کارای عید هستن منم مشغولم و هنوزم خونه م حسابی به هم ریخته اس و تا جمع بشه کلی مونده ....

و بعضی از خریدهای عید هم مونده برای آخرین لحظات ....همسری هم که باید بیشتر تو محل کارش بمونه که حسابهای آخر سالشون رو ببندن و .........

خلاصه همه ی اینا رو گفتم که بگم تو این وضعیت پری هم منو گذاشته سر کار و نمیاد . روز سه شنبه می شد 28 روز و باید میومد ، چون تازه ماه پیش تنظیم شده بود و دیگه تاخیر نداشت ... و منم خوشحال شده بودم که بدنم به حالت اول یعنی به حالت قبل از اقدام برگشته و دیگه جای نگرانی نیست . اما این ماه بدجوری منو گذاشت سرکار .. هنوزم نیومده و هیچ علامتی هم ندارم .

همسری روز شنبه یعنی 17 اسفند قرص هاش تموم شد و روز یکشنبه رفت آرمایش . دوشنبه جوابش رو گرفت و بعد بهم زنگ زد .. تو دلم زیاد امیدوار نیودم که خوش خبر باشه اما خدا رو صد هزار مرتبه شکر بهم گفت که آزمایشش خیلی به نرمال نزدیک شده . یعنی اینکه تعداد و تحرک اسپرم ها خیلی بیشتر شده 

و اون عدد smi که گفتم باید 80 به بالا باشه و برای همیسری تو آزمایش قبلی 25 بود تو این آزمایش رسیده بود به 74 ......... یعنی چیزی نمونده بود که به 80 برسه . البته اینو هم بگم که همسری اولین بار بود که توی خود آزمایشگاه ، آزمایش می داد و ممکنه این هم تاثیر گذار بوده باشه تو بهتر شدن نتیجه .

خلاصه من خیلی خوشحال شدم و خیلی خدا رو شکرکردم ....

روز دوشنبه هم همسری وقت دکتر داشت . دکتر بهش گفته بود که آزمایشت خیلی بهتر شده و از الان به بعد باید منتظر باشی تا دیگه هر وقت خدا بخواد بهت بچه بده .. یعنی دیگه مشکلی وجود نداره که منتظر حل شدنش باشی . اما این وسط ما یه کمی نگران هستیم که نکنه به دلایل مختلف اسپرم های شوشو دوباره افت بکنن . البته دکتر گفته که اگه کار خیلی سنگین انجام ندی و  واریکوسل برنگرده اسپرم ها هم دوباره ضعیف نمی شن که انشا... همینطور باشه

دکتر همون قرصهای قبلی رو نوشت برای همسری به علاوه ی یک قرص جدید .

اما چون این قرصها خیلی گرون هست و طبیعتا اگه من باردار بودم دیگه نیازی نبود که همسری بخواد این قرصها رو بخوره من بهش گفتم که برای گرفتن قرصها زیاد عجله نکنه تا من پری بشم و بعد قرصها رو بگیره .. اونم که دیگه از خدا خواست .

سه شنبه که باید پریود میومد و نیومد ... از چهارشنبه هر روز بی بی چک استفاده می کردم و همش منفی می شد .. فکر کنم پنج شنبه بود که بی بی چکی رو که روز بلش استفاده کرده بودم برداشتم و دیدم دو خطیه .. گفتم نکنه من متوجه نشدم که بی بی چک دو خطیه و مشکوک شدم و کلی امیدوار ... سریع رفتم از داروخونه ی نزدیک خونه ، دو تا بی بی چک گرفتم و اومدم استفاده کردم و دیدم زهی خیال باطل بازم منفیه ..

از طرفی هم نگران بودم که خیلی بین قرصهای همسری فاصله نیفته و اسپرم ها دوباره افت نکنن .. اما چاره ای نبود .. تا روز شنبه صبر کردیم و هر روزم بی بی چک ها منفی بود ولی بازم از رو نرفتیم و شنبه صبح رفتیم آزمایش بارداری .

برای اولین بار تو عمرم منم آزمایش بارداری دادم .

خانومی که میخواست ازم خون بگیره گفت چند روز تاخیر پریود داشتی و بعد هم گفت : من دستم سبکه ، حتما مثبت میشه

با خنده گفتم بی بی چک هام همش منفی میشه

گفت : حیف شد ...... ولی باز  برای اینکه من امیدم رو از دست ندم گفت البته بی بی چک هم خطا داره .. اگه نداشت دکترها نمی گفتن برید آزمایش بدید .

یه خانومی هم که بغل دستم نشسته بود گفت خوش به حالت .. مال من که دیروز مثبت شد !! از قیافه اش معلوم بود بچه نی خواد . 37 سالش بود و حسابی بی حال و بی رمق بود .....

تو دلم گفتم خدایا حکمتت رو شکر .. به کسایی که نمی خوان بچه میدی و ما ....

قرار شد عصر بریم جواب رو بگیریم ... عصر همسری خیلی دیر از سرکار اومد و من کلی استرس داشتم که نکنه تا برسیم آزمایشگاه بسته باشه .. خیلی اعصابم خرد شد تو اون شلوغی شهر و ترافیک ... از یه طرف استرس و از طرف دیگه هم اینکه ماشینها تو هم قفل شده بودن و حرکت نمی کردن .

تا اینکه بالاخره رسیدیم آزمایشگاه و جواب رو گرفتم . اولش اومدم بیرون که تو ماشین نگاه کنم . دل تو دلم نبود .. بعد که نگاه کردم چون دفعه ی اول بود ازش سر درنیاورم .. دوباره رفتم داخل و از کسی که جواب رو بهم داد پرسیدم این معنیش چیه ... آزمایشم رو دید و گفت من اجازه ی تفسیر ندارم . به دکترتون نشون بدین ...

اومدم تو ماشین ... با خودم گفتم چه قوانین مسخره ای .. من برای اینکه بدونم آزمایشم مثبته یا منفی برم دکتر ؟؟؟؟؟؟

دوباره با شوشو آزمایش رو نگاه کردیم و از مقدار بتا اچ سی جی که خیلی خیلی پایین بود فهمیدیم آزمایش منفیه .

با اینکه آزمایش منفی شده بود اما از اینکه از بلاتکلیفی راحت شدم ، خوشحال بودم ... حداقل حالا همسری می تونست با خیال راحت بره قرص هاشو بگیره . امروز صبح هم رفت قرص هاشو گرفت که انشالله از امروز دوباره شروع کنه تا دو ماه بعد .

نمیدونم ماه بعد با توجه به سفری که در پیشه و با خانواده همسری هستیم می تونیم تو روزای تخمک گذاری اقدام داشته باشیم یا نه ....

منم اگه پریود نشم یا اگه ماه بعد به همین مقدار تاخیر داشته باشه باید برم دکتر تا ببینم علت چیه .... فقط دعا می کنم که بدن من دیگه مشکل دار نشده باشه ....!!


***دوستای گلم ، باتمام وجود از خدا میخوام سال 93 برای همه ی کسانی که منتظر یه فرزند سالم و صالح هستن ، سال برآورده شدن حاجتشون باشه ... تمام دوستای گلی که تو لینک وبلاگ هستین و تمام منتظرایی که من نمی شناسمتون ... پای سفره ی هفت سین و لحظه ی تحویل سال به یادتونم . برای منم دعا کنید که خیلی به دعاتون محتاجم .***

سال نو پیشاپیش مبارک !

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (21)

مائده
25 اسفند 92 12:58
ایشالله سال93مامان میشی عزیز دلم ناراحت نباش سال نوشما هم مبارک ایشالله سال خوبی داشته باشی عزیزکم
منتظر لطف خدا
پاسخ
ممنونم عزیزم ... انشالله .. با دعای شما دوستای خوبم ...انشالله نی نی شما هم امسال سالم و سرحال میاد بغلتون و حسابی سال 93 براتون خاطره انگیز میشه . خیلی خیلی ممنون .
فرزند صالح
25 اسفند 92 16:07
عزیزم خدا رو شکر که همسرت رو به بهبودیه انگار ادم تو اقدام که میفته پری ها به هم میریزه، ایشالا که چیزی نیست سال نو رو پیشاپیش تبریک میگم ان شاء الله تو سال جدید خدا بهترین ها رو برات در نظر گرفته باشه
منتظر لطف خدا
پاسخ
ممنون عزیزم..آره همینطوره ولی من ماه پیش پریودم منظم شده بود ... نمیدونم چجوری شده ... به هر حال مرسی گلم . سال نوی شما هم مبارک و انشالله سال خوبی داشته باشی و و خدا تو سال 93 بهت یه نی نی کوچولوی ناز بده .
مامی92
26 اسفند 92 19:34
دیگر آن خنده‌ی زیبا به لب مولا نیست همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست قطره‌ی اشک علی تا به ته چاه رسید چاه فهمید که کسی همچو علی تنها نیست شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد
کیمیا
26 اسفند 92 20:38
سلام امیدوارم سال جدید برات سالی باشه که به همه آرزوهای قشنگت برسی
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام . ممنونم عزیزم .. انشالله برای شما هم همینطور باشه
مائده
27 اسفند 92 12:42
عید از سه کلمه زیبا تشکیل شده ع - عزیزم ی - یادت نره د- دوستت دارم خواستم از همه زودتر تبریک عید رو تقدیمت کنم اینم عیدی ما به شما http://s2.picofile.com/file/7718166127/tarahaan_ir_norooz_92_3_.gif
منتظر لطف خدا
پاسخ
مرسی عزیزم چه جمله ی قشنگی .. به به چه عیدی خوبی ... ممنونم عزیزمممممم . عید شما هم پیشاپیش مبارک .
سمیه
27 اسفند 92 23:31
انشاالله
آسمان
28 اسفند 92 11:31
سال نومی شود.زمین نفسی دوباره می کشد.برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند و پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز دوباره...من...تو...ما... کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟...پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟... زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و چون همیشه امیدوار وسال نومبارک...
منتظر لطف خدا
پاسخ
خیلی زیبا بود . ممنون از حسن انتخابت عزیزم . سال نوی شما هم یشاپیش مبارک
بهار د
29 اسفند 92 2:11
یک شاخه رز سفید تقدیم تو باد رقصیدن شاخ بید تقدیم تو باد تنها دل ساده ایست دارایی ما آن هم شب عید تقدیم تو باد برات عزیزم بهترین ها رو ارزو دارم در کنار خونواده
منتظر لطف خدا
پاسخ
ممنون از تبریک زیبات عزیزم .. منم عید و شروع سال نو رو بهت تبریک می گم و آرزوی بهترین ها رو برات دارم در سال جدید .. انشالله امسال آخرین سال انتظارت باشه خانومی ..
پرتو
29 اسفند 92 12:22
بهار ثانیه ثانیه می اید… و اینجا کسی هست که به اندازه شکوفه های بهاری برایت آرزوهای خوب دارد سال نو مبارک
منتظر لطف خدا
پاسخ
ممنون عزیزم .. مرسی از تبریک قشنگت . منم سال نو رو بهت تبریک می گم .. و امیدوارم سال جدید سالی سرشار از شادی برات باشه و اومدن یه نی نی خوشگل تو سال 93 ، برات بهترین روزها رو رقم بزنه
مامان نفس طلایی
1 فروردین 93 1:40
سلام عزیزم عیذت مبارک ... خدا رو شکر برای جواب ازمایش ... انشالله امسال سال خوبی باشه با خبرای خوش
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام . ممنونم عزیزم ... عید شما هم مبارک . مرسی .. انشالله شما هم سال خیلی خوبی داشته باشین و سرشار از شادی و خوشبختی ...
ترنم بانو
1 فروردین 93 22:37
سلام عزیزم تا مطلبت رو خوندم نصف جون شدم.... مواظب خودت و شوهرت باش که در آینده نزدیک حتما با خبر خوش میای!!1 ان شاالله.... عیدت مبارک التماس دعا
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام گلم . ای وای ... چراااااااا ؟؟؟؟ خدا نکنه مرسی . خدا کنه همینطور باشه که شما می گی... عید شما هم مبارک . ممنون عزیزم ]
مامان سه قلوها
4 فروردین 93 1:12
** باز کن پنجره را ** ** که بهاران آمد ** ** که شکفته گل سرخ ** ** به گلستان آمد ** سال نو مبارک
منتظر لطف خدا
پاسخ
ممنون عزیزم . منم سال نو رو به شما تبریک می گم ... سالی که سه تا بچه ی ناز و تپل و مپل رو انشالله بغل می کنید ...... امیدوارم همیشه سالم و شاد باشید .. مرسی .
helen
11 فروردین 93 17:36
مامانی منتطر مهربون ی نگاهی به پست ثابتم میندازی؟؟!!
منتظر لطف خدا
پاسخ
ممنونم عزیزم . اومدم و برات کامنت گذاشتم .
الی
16 فروردین 93 10:16
عزیزم اولش خوشحال شدم گفتم حتما خبرای خوبی داری ولی اشکال نداره همین که ازمایش شوهرت خوب شده خیلی باید خدا رو شکر کرد ایشالا ماه بعد منتظر نی نی میمونی و نی نی میاد تو دلت
منتظر لطف خدا
پاسخ
آره واقعا خدا رو شکر ... دعا کن که دوباره افت نکنه مرسی عزیزم .... انشالله
ترنم بانو
16 فروردین 93 21:38
سلام خانمی.خوبی؟
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام عزیزممممم .....ممنون خدا رو شکر خوبم . شما چطورین ؟
سکوت
17 فروردین 93 14:12
سال نو مبارک با تاخیر زیاددددددددد
منتظر لطف خدا
پاسخ
مرسی عزیزممممم . سال نوی شما هم مبارککک . انشالله امسال انتظارت به پایان برسه عزیزم و انشالله بهترین سال زندگیت باشه
آسمان
18 فروردین 93 13:49
سلام دوست خوبم من بالاخره یک وبلاگ درست کردم . ولی نمیتونستم لینکت کنم منو لینک کن . www.rohamm.niniweblog.com رهام مامان هم بزنی درسته منو لنک کن البته اگه دوست دارید که بازم با هم صحبت کنیم؟
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام عزیزم .. چرا که نه ... حتما لینکتون می کنم انشالله زود نی نی دار شی
سکوت
18 فروردین 93 14:57
سلام عزیزم.مرسی از لطفت 1 از 29 قبول باشه
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام خواهش می کنم خانومی انشالله حاجت روا شی بوووس
ترنم بانو
20 فروردین 93 13:53
سلام خانمم خوشحالم که ایام عید خوبی داشتی.... ان شاالله در آینده ایی خیلی نزدیک خبرای خوبی بشنویم از شما
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام عزیزم . ممنونم . انشالله با دعای شما مرسی گلم
''''
14 خرداد 93 6:35
درختا ادعایی مثل تون خانوم که ۳۷ سالش بوده رو منع نکنید بخدا همشون هم بی حال و بی رمق نیستن ما چه گناهی داریم خب سرنوشت و قسمت و تقدیر باعث شد ما تو این سن باردار بشیم منم ۳۵ سالمه نه بیحالی نه پیر اما گاهی از حرف بعضی اطرافیان خیلی دلم میشکنه حالا صلاح خدا بوده دیگه
منتظر لطف خدا
پاسخ
منظورتون رو از این قسمت کامنت متوجه نشدم : درختا ادعایی مثل تون خانوم که ۳۷ سالش بوده رو منع نکنید به هرحال ببخشید اگه حرفی زدم که ناراحت شدین این نظر شخصی من نبود.... میدونم خودم کسانی رو میشناسم که 10 سال از من بزرگترن اما دلشون از من جوونتره سن و سال به دله ... ایشالا دلتون همیشه جوون باشه
''''''''
14 خرداد 93 6:40
یه چیزی بگم؟ واقعا دلم روشنه که به زودی مامان میشی الهییییییی و برای سلامتیه هر دوتون دعا میکنم الهی هر حاجتی داری بگیری من و نی نیم هنوز وب نداریم تازه اومدم براش بسازم ایشالا زودتر خبر خوب بهمون بدی کاش منم مثل تو سنم کم بود اما بازم خداروشکر
منتظر لطف خدا
پاسخ
ممنونم ..... خدا کنه اینطور باشه خیلی خوشحال میشم که بیشتر باهاتون آشنا شم .. سن من اونقدرا هم کم نیست ... شاید چون 5 ساله ازدواج کردم الان کمبود بچه رو خیلی احساس می کنم ولی اگه مجرد بودم شاید حس جوونی بیشتری میک ردم نمیدونم ولی به هرحال هر سنی خوبه ... هر سنی اگه آدم احساس جوونی داشته باشه و دلش جوون باشه خوبه