انتظار ما برای نی نی دار شدن  انتظار ما برای نی نی دار شدن ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره
یکی شدن ما دو تا یکی شدن ما دو تا ، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره

روزهای انتظار

روزهای آغازین سال 94

1394/2/1 3:54
نویسنده : منتظر لطف خدا
2,684 بازدید
اشتراک گذاری

اولین سلام به دوستای گلم در سال جدید 

امیدوارم سال رو به خوبی و شادی آغاز کرده باشین .. 

در مورد خودمون خبر خیلی مهمی نیست .. غیر از اینکه همسری دوباره بعد از دو ماه مصرف آمپول ، آزمایش داد و تغییر چندانی در آزمایش به وجود نیومده بود بی حوصله

بعد از اینکه با دکترش صحبت کرده بو جناب دکتر فرموده بودن که معمولا بعد از مصرف آمپول اسپرم ها یه افتی می کنن و با داروهایی که ما بعدش میدیم یهو وضعیتشون خوب میشه ! خندونک

که اینم از وعده های سرخرمن جناب دکتر بود و برای این بود که ما امیدوار شیم !!! چشمک

دوباره برای دو ماه دارو داده و باید باز هم صبر کرد .............. چاره ای هم نیست جز صبر

البته خود همسری هم یه سری دارو از عطاری گرفته که تاثیز خیلی خوبی داره و همینطورقرصهای جلبکی که قبلا میخورد رو هم گرفته .. چون با اون ها بیشتر از داروهای دکتر نتیجه گرفتیم 

دیگه اینکه دکتر گفته لازم نیست دوباره عمل کنی .. واریکوسل راست اونقدر تاثیری تو ناباروری نداره ! دیگه نمیدونم چقدر میشه به حرفش اعتماد کرد سکوت 

نمیدونم تو پست های قبل گفته بودم یا نه .. یه دکتری هست توی مشهد که معروف هست و برای ناباروری زنان ، خیلی ها میرن پیشش 

یکی از دوستان هم که دو سال بود بچه میخواست و بچه دار نشده بود ( البته مشکل از شوهرش نیود ) و یه بچه هم داشتن ، رفته بود پیش این دکتر و الان سه قلو بارداره که دلیلش هم همون مصرف قرصهای محرک تخمدان هست

حدودا یک ماه قبل از عید خواهرم بهم پیشنهاد داد که منم برم پیشش ( گرچه مشکل از من نیست ) اما همون بنده خدا که سه قلو بارداره گقته بود یه نفر هم که مشکل از شوهرش بوده رفته پیش ایشون و دوقلو باردار شده 

برای همین منم گفتم بهتر از دست روی دست گذاشتنه و رفتم وقت گرفتم که اون موقع برای سه ماه بعد وقت داد !!!!! که الان دو ماهش رفته یعنی برای اوایل خرداد وقت داده 

یه دکتر طب سنتی هم که خیلی معروف هست تو مشهد  و همون روز اونجا هم رفتم که ازش وقت بگیرم ، برای 13 آبان بهم وقت داد . یعنی برای 8 ماه و نیم بعدتر از اون روزی که وقت گرفتم !!!!!!! بی حوصله

نمیدونم واقعا تا اون موقع هنوز منتظرم یا ..... اما خیلی امیدوارم که اینطور نمیشه و ان شالله اینقدر طولانی نمیشه

پدرشوهر و مادرشوهرم رفته بودن کربلا و تا آخر هفته برمیگردن .. الان دو هفته هست که رفتن .. گفتن حسابی برای ما دعا کردن و یه پیرهن نوزادی تقریبا پسرونه هم گرفتن و متبرک کردن ... ان شالله خود امام حسین (ع) نطری کنه 

خبر دیگه اینکه خواهرم سه ماه و اندیه که بارداره و دومین بچه ش رو تو راه داره . بچه ی اولش هم مهرماهی هست (توی مهر 6 سالش تموم میشه) و این یکی هم مهر ماهی میشه . 

من خودم خیلی خوشحال شدم وقتی فهمیدم برای دومین بار دارم خاله میشم . اما واکنش بقیه به این موضوع  کمی اذیتم میکرد .. به محض ابنکه خبر رو میگرفتن میگفتن پس اون یکی چی ؟؟ (منظورشون من بودم !) یا اینکه مثلا یه بنده خدایی بهم گفت : تو عقب موندی ..... ( انگار مسابقه است !)

و خب همه وقتی می فهمیدن یاد من می افتادن ! و نمیدونم باردار شدن خواهرم چه ربطی می تونست به من داشته باشه .. ! منطق سوال رو نمی فهمیدم . هرچند که خیلی وقته نسبت به این جور چیزا بی تفاوت شدم و زیاد برام اهمیتی نداره 

یه روز هم یه نفر بهم گفت ان شاالله یه دوقلو بیاری و با توجه به اینکه ازش شناخت داشتم میدونستم پشت حرفش منظورش اینه که مشکل دارین ! یا مشکل داری !!

به هر حال یه روزی همه ی این چیزا تموم میشه و درخت صبر ما هم میوه میده ان شالله 

ببخشید که خیلی دیر پست گذاشتم آخه این روزا شدیدا درگیر مهمون داری بودم و هنوزم هستم .. آخه از اسفند به بعد تازه همه دارن میان خونه نوئی مون زبان چون قبلش خونه آماده نبود و کارای داخلی خونه زیاد بود .برای همین مهمونیا موند برای قبل عید ، عید و حالا که ته مونده ی مهمونا دارن میان چشمک و  البته باید ته مونده ی آجیلا رو هم بخورن خندونک چشمک

 

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (11)

مهربوون(محیا)
5 اردیبهشت 94 14:10
سلام خانومی ..امیدت ب خدا باشه و اصلا حرف دیگران برات مهم نباشه چون آدمای بیکار زیادن تا پشت سر حرف بزنن و ناراحتی ب بار بیارن ... خدا خودش جواب کاراشون و میده ... والله بخدا ..منم ک دانشگاه بودم دوستام ازدواج میکردن تو سن پایین بچه ها میگفتن تو عقب موندی زود باش... انگار بچه بازیه یا ب قول شما مسابقست... ازین جور آدما اطرافمون فراوونن..باید یا حذفشون کرد یا نسبت ب حرفاشون بی اهنیتت بود ..ب امید خدا انشاالله زودی خبر مامان شدنت و میزاری..دلم برات خیلی روشنه ... خوشحالم که خواهرتون نی نی تو راهی داره ... خدا نگهدارتون باشه گلم
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام عزیزم . ممنونم ... کاملا درسته مرسی از لطف و دلگرمیت
غريبه اشنا
5 اردیبهشت 94 15:14
نبال ي مطلب تو نت بودم ک ب اينجا برخوردم وچون مث هم ي روزگاريو ميگزرونيم گفتم اثري و رد پايي ازخودم بزارم وبرم شايد تو هم بخودت بياي اينکه از کلمه انتظار استفاده نگن انتظار چي؟ من وامثال تو در ارامشي هستيم گ اوناييکه بچه دارن ندارن فقط بايد خودمن زرنگ باشيم وازاين فرصت بهترين استفاده رو بکنيم هر کي ب تو حرفي ميزنه ک ميخاد نقطه ضعفت بدونه بچه نداشتتنو بدون از حسادتشه . پس بشين بشمار چيا داري ک بهت حسادت ميکنن وتيکه ميندازن ب انتظار کون کجي کن واز زنگي بدون بچه لزت بببر خودش ب موقعش بهت ميده تلاشتو بکن ولي اين روزا رو واسه خودت سخت نکن-يا علي دامنت سبز ودلت ارام باد -مادراينده پس از سيزده سال
منتظر لطف خدا
پاسخ
یقینا هرمسئله ای که تو زندگی آدم پیش میاد یه نیمه پر داره و یه نیمه ی خالی ..یعنی هم میشه از دید مثبت بهش نگاه کرد و هم منفی اتفاقا منم بارها جنبه های مثبت قضیه رو دیدم اما در نهایت اون حس مادرانگی که تو وجود هر زنی به ودیعه گذاشته شده ، به حس های دیگه غالب شده و ... اما همیشه به این باور دارم که قطعا خیر انسان ، همون چیزی هست که اتفاق میفته ..چون خدا برای بنده هاش بد نمیخواد امیدوارم شما هم به زودی دامنتون سبز شه و انتظارتون به اتمام برسه . ممنون از نظرتون
مامان آقا محمد
6 اردیبهشت 94 11:07
بهترین کار این است که مشکلاتتان را برای مردم تعریف نکنید. نیمی از آن‌ها علاقه‌ای به شنیدنش ندارند و نیمی دیگر هم از شنیدن آن خوشحال می‌شوند پیش ما همبیاین
منتظر لطف خدا
پاسخ
جمله قابل تاملی بود.گرچه بارها خونده بودمش اما خوندن دوباره ش برام خالی از لطف نبود ممنون دوست خوبم .حتما
مامان رعنا
8 اردیبهشت 94 2:20
نیستی گلی؟؟؟
منتظر لطف خدا
پاسخ
]چرا عزیزم .. هستم ! پستمو نخوندی ؟
دلنوشته های یه عروس کوچولوی خونه دار(ساغر)
12 اردیبهشت 94 19:26
سلام عزیزم مطمئن باش شمام بچه دار میشی خانومی منم شنیدم که مراکز ناباروری و دکترای مشهد خیلی خوبن خودمون هم تو فامیل نزدیکمون داریم کسی که سالهاست بچه دار نشده و کارش بوده رفتن به مشهد برای دکتر! عزیزم من یه مرکزی میشناسم تو تهران...به اسم مرکز ابن سینا! یه پروفسوری هست اسمش هم گمونم محمود تهرانی خیلیییییییی تعریفشو شنیدم..حتی میگن ادمایی بودن که ازشون قطع امید کرده بودن و بعد 20سال بچه دار شدن زیر دست این دکتره! خواستی میتونی تحقیق کنی ببینی چطوریاست ان شاءالله به حق همین ماه عزیز به زودی خبر بارداریتو اینجا بنویسی
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام عزیزم. ممنونم از لطفت و مرسی از راهنمایی خوبت راستشو بخوای ما هیچوقت تو این دو سال نرفتیم به مرکز ناباروری.. میدونم اگه برم و آی وی اف انجام بدم احتمال موفقیت آمیز بودنش برامون زیاده. توی همین مشهد اما به توصیه ی دکتر که گفت دو سال صبر کنید گوش کردیم و آخر مرداد دقیقا دو سال از عمل واریکوسل همسری میگذره و اگه انشالله تا اون موقع شد که هیچ.. اگر نشد حتما برای انجام عمل های کمک باروری اقدام میکنیم بازم ممنونم از محبتت عزیزم
زهرا
14 اردیبهشت 94 12:21
سلام عزیزم ایشالا که مشکلتون حل می شه و جواب می گیرید من هم تقریبا همین مشکل رو دارم و 5 ساله که ازدواج کردم از داروهای عطاری که به من معرفی کردند بهتون معرفی می کنم ایشالا که وضعیتتون بهتر شه گرده درخت نخل + سیاه دانه + عسل هر روز صبح به صورت ناشتا یک یا دو قاشق غذاخوری
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام ممنونم از راهنماییت و مرسی از حضورت عزیزم لطف کردی
مامان رعنا
15 اردیبهشت 94 1:55
مامان نفس طلایی
19 اردیبهشت 94 15:54
ممنونممممممممممممم دوست خوبم
مریم
21 اردیبهشت 94 17:58
سلام عزیزم خوبی؟ منم بعد از مدتی غیبت بالاخره برگشتم:پوزخند: خوشحال میشم باز دوباره با هم در ارتباط باشیم:بوس:
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام عزیزم ممنون حتما ... مرسی که اومدی
مینا
31 اردیبهشت 94 18:25
سلام میشه شماره دکترمشهدروبزارید
منتظر لطف خدا
پاسخ
سلام اگه منظورتون دکتر زنان و نازایی هست که گفتم برای 4 خرداد بهم وقت داده ، شمارش اینه : 38525861 اما تلفنی وقت نمیدن و باید حضوری برین آدرس : میدان بیمارستان امام رضا،مجتمع آفتاب،طبقه سوم،واحد 9
ستاره
2 تیر 94 14:07
چه دکتر بد اخلاقی خدا شفاش بده انشاالله که همه این ها حل میشه و هیچ وقت دیگه نیاز به دکتر پیدا نکنی عزیزم ..
منتظر لطف خدا
پاسخ
مرسی عزیزم . ان شالله با دعای شما