توی این ماه عزیز خیلی محتاج دعاتونم دوستان
رمضان مبارک ...
ماه رمضون همیشه یه حس خیلی خاص به من میده ... همیشه چند ماه مونده به ماه رمضون خیلی دلتنگش میشم و دلتنگ حال و هوای خوبش .. و میگم کاش ماه رمضون زودتر بیاد . چون حال دلمون توی ماه رمضون خیلی بهتره
خیلی به خدا نزدیک میشیم و خیلی از گناه دور ... دلمون خیلی سبک میشه
کاش میشد همه ی ماهها ، حال دلمون مثل ماه رمضون باشه
الهی که خدای مهربون خودش تو این ماه به همه ی دلای شکسته نظر کنه . حاجت همه ی منتظرا رو بده
دل من که خیلی گرفته ...... این روزا مشکل پشت مشکل برامون میاد
روحیه خوبی ندارم..حوصله ی خودمم ندارم
یه چند وقت پیش همسری به خاطر یه سری علائم مثل تکرر ادرار،پرنوشی،کاهش وزن و .. رفت دکتر و چکاپ و فهمیدیم مبتلا به دیابت شده ................. قندش 310 بود ! و دلیلش فقط میتونست یه چیز باشه : استرس و نگرانی
با اینکه من همچین روحیه ای ازش سراغ ندارم اما میدونم مردا همه چیز رو تو خودشون میریزن
مشکلات خودمون به علاوه ی یه سری مشکلات مالی که برای پدرش پیش اومد همه دست به دست داد که همچین اتفاقی ییفته
حالا دکتر براش انسولین تجویز کرده و هر روز 26 واحد باید بزنه ... تا 15 روز و بعد معلوم میشه لازمه امپول رو ادامه بده یا باید با قرص ادامه بده
خداروشکر الان بعد از چند روز قندش به 161 رسیده و این خیلی جای امیدواری داره ... دکتر روزه رو براش ممنوع کرده و این ماه من باید تنهایی روزه بگیرم
خیلی چیزا رو هم نباید بخوره و این یه کم کارو سخت میکنه مخصوصا برای من توی ماه رمضون!
هنوز از این وضعیت همسری توی شوک بودم که یه شوک دیگه بهم وارد شد
دکتر بهم گفته بود روز دوم یا سوم پری برم پیشش .. میخواست سونوی واژینال انجام بده برای بررسی وضعیت تخمدانها و تخمک بعد از مصرف متفورمین
بعد از دیدن پرونده م باا ینکه دفعه ی قبل عکس رنگی رحمم رو دیده بود و هیچی بهم نگفته بود ( یعنی نذاشتن من برم داخل،منشی رفت و اومد بیرون و فقط گفت زخم دهانه رحم !) این بار برگشت بهم گفت تو که لوله هات بسته اس !!!!! اگه اینجوری باشه باید ای وی اف کنی
فکرشو بکنین بیست و چند روز خوشحالین از اینکه مشکلی ندارین و هیچی بهتون نمیگن . بعدش یهو یادشون میفته که بگن مشکل داری . اونم همچین مشکلی !
بعدش فهمیدم تمام این دوسال علت بچه دار نشدن ما یه چیز دیگه بوده ... و ما فقط فکر میکردیم علتش ضعیف بودن اسپرم هاست .
در حالی که اگه من این مشکل رو نداشتم شاید با همون اسپرم های ضعیف تا الان بچه مون هم دنیا اومده بود
و این به خاطر راهنمایی نکردن دکترها بود
بهم گفت عکس رنگی 30 درصد خطا داره . برای اینکه مطمئن شی یا باید دوباره عکس رنگی بگیری یا اینکه لاپاراسکوپی رحم انجام بدی
اما لاپاراسکوپی بهتره چون خطا نداره . برو ببین اگه همسرت رضایت داره برات بنویسم که هفته ی دیگه بری بیمارستان انجام بدی و اضافه کرد که یه عمل تحت بیهوشیه و دردی رو حس نمیکنی
بعد از زنگ زدن به بیمارستانی که بهم پیشنهاد داده بود فهمیدم بالای 3 تومن هزینه داره ... و برش تو قسمت ناف و چهار پنج تا بخیه هم داره و به هر حال عمل جراحیه . اما مزیتی که داره اینه که ممکنه باعث باز شدن لوله ها بشه و دیگه نیازی به ای وی اف پیدا نکنم
تصمیم گرفتم با یه دکتر دیگه هم مشورت کنم . دکتر دیگه رفتم تا عکس رنگی رو دید گفت ای وی اف !
گفتم لازمه لاپاراسکوپی هم قبلش انجام بدم ؟ گفت اونم خوبه .. شاید لوله هات باز شه شایدم نه
گفتم پس چیکار کنم؟ گفت خب اون که کاری نداره . صبح میری انجام میدی و چند ساعت بعد مرخص میشی و یکی دو روز استراحت .. همین !
گفتم خب وقتی هزینه ش اینقدر بالاست ، چند تومن بدارم روش و ای وی اف کنم که معقول تره ! (دکتر از قیمت خبر نداشت و وقتی گفتم تعجب کرد)
گفت به نظر منم با توجه به اینکه اسپرم های همسرت کمی ضعیف هستن بهتره از اول ای وی اف رو انجام بدی
البته اسپرم ها در حدی نیستن که حامله نشی . یعنی امکانش هست اگه لوله هات باز شه ، یه طور طبیعی باردار شی
حالا میل خودت ... همونجا بعد از لاپاراسکوپی بهت میگن که احتیاج به ای وی اف داری یا نه
گفتم علتش چیه ؟ عفونت ؟ اخه دکتر قبلی بهم گفته از عفونته
گفت نه تو سنی نداری که عفونت بگیری .. احتمال داره مادرزادی باشه ! علتش معلوم نیست
با یه دنیا سوال از مطب اومدم بیرون و هنوز نمیدونم میخوام چیکار کنم
برای سه شنبه ی بعدی برام عمل نوشته
امروز میخوام استخاره بگیرم که کدومو انجام بدم
تو رو خدا برام دعا کنین ....
این وسط نطر دادن بقیه هم ادمو عذاب میده .. مادر همسری که فقط میگه بی خیالش شین و یکی دو سال دیگه برین دنبالش . الان فقط بی خیال شین و اصلا بهش فکر نکنین !!! یه چیز غیر ممکن رو از ادم میخوان
بابای همسری هم که میگه برین ای وی اف ، در حالی که میدونم وضع مالیش خوب نیست در حال حاضر
پدر و مادر خودمم که دائم صلوات شمار دستشونه و فکرشون درگیر ماست و دائم میپرسن ببینن چیکار میخوایم بکنیم
نمیدونم چرا اینقدر این روزا سخت میگذره .. امتحانه یا عقوبت ....... فقط از خدا میخوام خودش کمک کنه .
یه دختری دیشب توی مطب بود . همسن من بود . میگفت یه بچه ی دو ساله دارم . شوهرم وازکتومی کرده که دیگه بچه دار نشیم
چند وقت بعدش رفته دکتر که مطمئن شیم دیگه بچه دار نمیشیم . دکتر گفته تو کلا سه تا اسپرم داری الان ، که اونا هم دور خودشون می چرخن . امکان نداره بچه دار شی
دختره میگفت یه ماه بعد فهمیدم حامله ام ... الانم سه ماهمه
ادم می مونه تو کار خدا ... یکی اینجوری و یکی هم مثل ما
دوست نزدیک و صمیمیم هم که یه بچه ی دو سال و نیمه داره ، دوباره بارداره و الان سه ماهشه ( هفته 13) توی هر دو بارداریش با "اولـــــــــین اقدام" ، حامله شده بود .
دوستی که از بچگی با همیم،خبر بارداری اولش رو همون موقع که فهمید بهم داد اما سر این یکی تازه الان که سه ماهشه بهم گفت
انگار الان دیگه من حکم یه ادمیو دارم که شاید از شنیدن خبر بارداری دیگران ناراحت شم ! پس بهتره بهم نگن !!!! یعنی واقعا دیگران اینجوری فکر میکنن ؟؟؟ یا از روی ترحم چیزی نمیگن ؟!! مهم نیست ... اینم میگذره ...
دوستای گلم هرکی این مطلب رو میخونه لطفا برام دعا کنه .... امیدوارم همه ی منتظرا به زودی دامنشون سبز شه
الهی آمین